نظارت و راهنمایی تعلمایی



به نام خدا

 

 

مقدمه : مدیرو رهبرآموزشی وظیفه اساسی آن بهبود وضع یادگیری است ، در این نوشته می پردازیم به وظایف مدیر ورهبر آموزشی و هرکدام از وظایف آن را بررسی خواهیم کرد . اینکه مدیرو رهبر آموزشی ارئه برنامه کلی ونیز محیط عاطفی مناسب وفرصت برای کار گروهی و افزایش ایمان و اعتقاد معلم و تغییر برنامه درسی پس از ارزشیابی است .

 وظیفه اساسی رهبرآموزشی عبارت از بهتر ساختن وضع آموختن کودکان است. سازمان و تشکیلات اداری، وسایل و تجهیزات ، روابط بین کارکنان آموزشی ، و خدمات مربوط به رفاه معلم تنها وسایلی هستند که بهترین امکانات را برای آموزش بهتر به وجود می آورند.مدیریت آموزشی عبارت از یک کوشش تعلیم وتربیتی است که برای بهتر انجام دادن کار معلمی در خدمت معلمان قراردارد . عوامل بسیاری از قبیل عدم بینش کافی ، تجارب تلخ گذشته ، فشار نامطلوب اجتماعی ، ناسازگاری در روابط انسانی ، وضع نامطلوب اداری و استخدامی و نابسندگی در ارزشیابی صحیح از کار معلم مانع از این است که معلمان ، تمام توان خود را در راه معلمی بکار بندد. وظیفه ی رهبر آموزشی در آموزشگاه ، یاری به معلمان برای آزاد ساختن این نیروی نهفته است. مدیران و رهبران آموزشی چگونه وظیفه های خود را انجام میدهند؟برای بهتر ساختن امر آموزش ، مدیر یا رهبر باید نخست به گونهای رهبری کند که موجب پیدایش برنامه واحد و کلی در آموزشگاه گردد. سپس چنان محیط عاطفی بوجود آورد که همه کارکنان آموزشگاه ارزش خود را حس کنند و تعلق و وابستگی خود را به سازمان آموزشگاه درک نمایند . آنگاه فرصت هایی برای فکر کردن و کار کردن گروهی موثر جهت همه کارکنان آموزشگاه به وجود آورد . پس از آن مدیر باید چنان روشهای مطلوب اداری برقرار سازد که ایمان و اعتقاد معلم را به دستگاه آموزش و پرورش افزایش بخشد . سرانجام تصمیم به تغییر برنامه های درسی را پس از ارزشیابی واقعی و بی طرفانه عملی نماید .مدیریت آموزشی را در پنج قسمت مورد بررسی قرار خواهیم داد : مهارت در رهبری ، مهارت در استفاده از روابط انسانی ، مهارت در روابط گروهی ، مهارت در امور استخدامی و مهارت در ارزشیابی.

  1. مدیریت آموزشی یعنی مهارت در رهبری : نخستین گام در راه بهبود برنامه آموزشگاه ، تعیین هدفها و مقاصد مشترک است .و گام بعدی از لحاظ رهبری آموزشی وضع روحی مناسب در آموزشگاه یعنی اینکه بهترین اوضاع و احوال ممکن برای کارکردن وجود داشته باشد و کارکنان آموزشگاه ملتفت این امر باشند که رفاه و آسایش آنان برای آموزشگاه امری است بسیار با اهمیت .ونتایج این گامها 1- قابلیت بالقوه معلمان را بالفعل می نماید . 2- قدرت ابتکار و خلاقیت معلمان را می افزاید .
  2. مدیریت آموزشی یعنی مهارت در استفاده از روابط انسانی : مدیر یا رهبر آموزشی نسبت به افرادی مه با او در تماس هستند احترام لازم به عمل آورد . ایجاد محیط مناسب و مطلوب در آموزشگاه ، به رفتار و نظر مدیر آموزشگاه درباره زندگی معلمان در خارج از آموزشگاه بستگی کامل دارد . از وظیفه های مدیر است که به مشکلات عاطفی معلمان که در زندگی خصوصی شان ایجاد شده اشت توجه کند . هم چنین برای رفع مشکلات مالی و شخصی معلمان مساعدتهای لازم را بنماید. مدیر آموزشگاه باید شخصی فروتن و خونگرم و دوست داشتنی باشد.
  3. مدیریت آموزشی یعنی مهارت در برقراری روابط گروهی : هدایت ، یاری کردن ، سازمان دادن و راه دادن نمایندگان مردم در نشست های شورای معلمان .
  4. مدیریت آموزشی یعنی مهارت در امور استخدامی: مدیر آموزشگاه وظیفه دارد در انتخاب کارکنان جدید آموزشی برای آموزشگاه ، نقش رهبری را ایفا نماید. دروهله اول باید با م معلمان وکارکنان آموزشگاه تعیین و تصریح گردد که خصوصیات و شایستگیها مورد ارزشیابی و سنجش قرار داده و از میان آنان چند نفری را که شایسته به نظر می رسند انتخاب کرد و بعد از میان انتخاب شدگان یکی را که بیش از دیگران مطلوب است برگزید. و در مرحله ی آخر عضو تازه را به جریان آموزشگاه و چگونگی کار معلمان اشنا ساخت . این مذاکرات با عضو تازه نخستین قدمی است که در راه به کار گماردن او در آموزشگاه برداشته می شود. از وظیفه های مدیر آموزشگاه است که که چگونگی کار در آموزشگاه را برای عضو جدید توضیح دهدوبرای حل مشکلاتی که درکار او پیدا می شود از مساعدت دریغ نورزد .بی توجهی در به کار گماردن مناسب معلمان ، سبب محروم ساختن آموزشگاه از حداکثر توانایی واستعداد آنان می گردد. مدیر باید پیوسته مراقب باشد که افراد در مشاغل و محل هایی که با توانایی و استعداد آنان مناسب نیست به کار مشغول نباشند و اگر این طور بود شرایط تغییر و تبدیل لازم را برای بالا بردن نتیجه و حاصل کار آموزشی اموزشگاه فراهم آورد .تغییر محل کار یا نوع مسئولیت معلم را به صورت کوششی که برای امکان استفاده بیشتر از هنر و مهارت آن معلم صورت می گیرد تلقی کرد. برنامه های آموزشی ضمن خدمت باید مقدم بر هر نوع کوششی در جهت تغییر و بهبود برنامه آموزشگاه اجرا گردد. مدیر باید مصوبات شورای معلمان که مورد موافقت آنان قرار گرفته است به دقت بررسی کند و نوع مهارتهای جدیدی را که برای اجرای این مصوبات لازم است معین نماید و قبل از اینکه به تغییر محتوای برنامه آموزشگاه اقدام شود بالا بردن سطح مهارت و کاردانی معلمان کمال اهمیت را دارد .یکی از مهارتهای اساسی در امور کارگزینی آموزشگاه اطلاع و آگاهی از فن مصاحبه است . مصاحبه عبارت از وسیله ای برای تحلیل و بررسی مسائل و طرح راه چاره است نه فرصتی که مدیر نظر و عقاید خود را به معلم تحمیل نماید. در صورتی که مصاحبه وسیله بررسی و تحلیل مسائل به کار رود به طور مستقیم در بهبود کیفیت برنامه های آموزشگاهی موثر واقع خواهد شد.
  5. مدیریت اموزشی یعنی مهارت در ارزشیابی : سنجش و ارزشیابی در امور آموزشی شامل مورادی بدین شرح است : هدفها و مقاصد آموزشی روشن شود و موازین و ظابطه هائی برای تعیین میزان پیشرفت کار مشخص گردد ، شواهدی که دال بر ایجاد تغییر باشد جمع آوری گردد، ضابطه های مورد قبول برای تعیین میزان تغییر به کار برده شود و ارزش دگرگونیها مورد سنجش و داوری قرار گیرد و در پرتو این نتایج و قضاوتها در برنامه ها تجدید نظر به عمل آید. کوشش فردی برای بهبود کار ، خود بهترین ارزشیابی است .

نتیجه : رهبرآموزشی کسی نیست جز رئیس آموزش و پرورش ، مدیر آموزشگاه ، رئیس بخش یا هر رهبر رسمی دیگر را رهبر آموزشی می گویند . هر یک از این افراد به تفاوت قسمتی از وقت خود را صرف بهبود برنامه آموزشی آموزشگاهها میکند. حتی در مواقعی که کار آنها جنبه اداری دارد روشهایی را که اتخاذ می کنند در وظیفه های رهبری و مدیریت آموزشی آنان تاثیر مستقیم دارد.

 

 

منبع : کیمبل وای (1381) ، مدیریت و رهبری آموزشی (تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی)، فصل دوم.


به نام خدا

 

 

مقدمه : مدیریت و رهبری آموزشی در مقالات و کتابهای مختلف به آن پرداخت شده است ، در این نوشتار می خواهیم بپردازیم به آنچه که مورد نیاز دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی است و اینکه به چه کسی مدیر و رهبر آموزشی گفته می شود و چگونه صورت گرفته است .

مدیریت و رهبری آموزشی دارای معانی و مفاهیم مختلف است . یک مدیر یا رهبرآموزشی ممکن است مدیریت ورهبری را وسیله ای موثر در بهبود برنامه های تربیتی بداند در حالی که یک معلم ممکن است از دریچه چشم خود رهبری آموزشی را با بازرسی یکی دانسته ،آن را تهدیدی به مقام خویشتن تعبیر نماید و معلم دیگری آن را به منزله وسیله ای بداند که او را در کارش یاری می دهد. مدیریت و رهبری آموزشی تا چه حد موثر است ؟ اغلب ازمعلمان مدارس درباره رهبری آموزشی پرسشهایی شده است و پاسخهایی که در این زمینه گرد آمده رضایت بخش نبوده است .دریکی از ایالات جنوبی ایالات متحد امریکا در بخش آموزش و پرورش بزرگی ، درباره ی نظرها و آرای معلمان نسبت به رهبری آموزشی و مدیریت مدیران دبستانی مطالعاتی به عمل آمد . این مطالعات بیشتر در زمینه ی ارتباطات ، روابط انسانی و مدیریت ورهبری انجام گرفت نتایج این مطالعات درکتاب آمده است . با این همه باید گفت که 87 درصد معلمان اظهار داشتند که برای شرکت در کارگاههای آموزشی و گروههای مطالعه و بررسی درباره موضوعهای صنفی از طرف اولیای ؟آموزشگاه تشویق و یاری می شده اند . در ایالت پنسیلوانیا نیز نظر سنجی گردید و نتایج آن هم این است که درباره تاثیر کلی و عمومی مدیریت و رهبری آموزشی نمی توان اظهار نظر قاطع کرد زیرا الگوهای » رهبری و مدیریت در اوضاع و احوال مختلف متفاوت است .مدیریت و رهبری آموزشی چگونه پدید آمده است ؟نظرهای معلمان آموزشگاههای مختلف درباره مدیریت و رهبری آموزشی متفاوت است . حتی در یک حوزه آموزش و پرورش معلمانی که دارای سوابق ممتد هستند در طول مدت خدمت با انواع مختلف مدیریت و رهبری آموزشی برخورد کرده اند. در سالهای بین ( 1930-1910) مدیریت مفهوم راهنمایی و داوری داشت . آثار و نوشته های مربوط همه درباره هدایت امور و بازرسی آنها بود به این منظور که کارها تا چه میزان پیشرفت کرده است .در سالهای بین (1940- 1930 ) به مدیریت و رهبری مبتنی بر مردم سالاری » توجه بسیار شد. منظور از این عبارت مهرت در ترغیب و هدایت معلمان به انجام دادن آنچه که مدیر یا رهبر آموزشی می خواسته بوده است .در سالهای بین ( 1950-1940 ) مدیریت آموزشی را کوششی تعاونی دانستند . به نظر آنان همه افراد شاغل در یک آموزشگاه در حال رهبری و هدایت یکدیگرند. در نتیجه به جای واژه بازرسی عبارتهایی چون کمک متقابل ، م کردن با هم ، طرح ریزی به کمک هم ، یا حتی گفتگو کردن با یکدیگر درباره بهتر کردن وضع آموزش و پرورش را بکار برده اند . برپایه این مفهوم وظیفه مدیر یا رهبر آموزشی عبارت از فراهم ساختن تسهیلاتی است که افراد بتوانند باهم به م پردازند و از تجربه های یکدیگر بهره گیرند .مدیریت و رهبری آموزشی چگونه صورت می گیرد ؟ هدایت و رهبری آموزشی محدود به فردی که عنوان مدیر یا راهنما دارد نیست و هر یک از کارکنان آموزشگاه می تواند معلمان را در ایجاد و آماده ساختن وضع بهتری جهت یادگیری دانش آموزان یاری نماد حتی پیش خدمت مدرسه ، درحقیقت شاید بیشتر راهنمایی ها توسط خود معلمان انجام می گیرد . معیار مهم و شاید مهمترین ضابطه برای قضاوت کیفیت رهبر آموزشی این است که آیا این عمل سبب بروز و شکوفایی یا رکود خلاقیت و ابتکار است .رهبری آموزشی عبارت از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است و هر عملی که بتواند معلم را یک گام پیش تر ببرد رهبری آموزشی خوانده می شود .رهبری آموزشی عبارت از یاری به ایجاد فرصت های بهتر برای آموختن و آموزاندن است .

نتیجه : مدیر یا رهبر آموزشی به کسی گفته می شود ، شماری از کارکنان آموزشی بنام رهبرآموزشی یا مدیر خوانده می شوند . ایشان در تعیین و تشخیص اینکه هدایت و راهنمایی به نحو نیکوئی انجام میشود سهم بزرگی دارند . این افراد تسهیل کنندگان امور آموزشی هستند و در برقراری ارتباطات سهم موثری بر عهده دارند . اینان کارکنان آموزشی را به تعاطی افکار و تبادل نظر و بکار بردن روشهای تازه ترغیب می کنند. اینان تبحر و کاردانی لازم را در انجام دادن کارهای گروهی عرضه داشته در موقع ملاقاتها و گرد هماییها وسایل برقراری تفاهم و ارتباطات موثر را فراهم می سازند .زیرا اعتقاد این گروه این است که وقتی افراد یکدیگر را شناختند و برای یکدیگر ارزش و احترام قایل شدند در اثر رابطه و عمل متقابل که بین آنها حاصل می شود محیط عاطفی بهتری جهت رشد و شکوفایی دانش آموزان به وجود می آید . در نتیجه ، نقش مدیر یا رهبر آموزشی عبارت است از حمایت و تقویت و یاری و مساعدت و سرانجام همکاری کردن و نه دستور دادن و هدایت کردن .

منبع : کیمبل وای (1381) ، مدیریت و رهبری آموزشی  (تهران : مرکز آموزش مدیریت دولتی ) ، فصل اول .


روشهای دیگر نظارت و راهنمایی آموزشی

به نام خدا

 

 

 

مقدمه:در نظارت و راهنمایی آموزشی علاوه بر روشهایی که قبلا گفته شد روشهای دیگری نیز در نظارت و راهنمایی آموزشی به آنها پرداخته میشود مانند نمایش تدریس ، تدریس مشترک کمک به معلمان برای استفاده از ابزار و وسایل کمک آموزشی ، کمک  به معلمان در خل مسئله و کمک به معلمان در ارزشیابی صحیح دانش آموزان و در آخر به رو شهای غیر مستقیم کمک به معلمان در این نوشتار خواهیم پرداخت .

از دیگر روشهای نظارت و راهنمایی آموزشی عبارت است از 1- نمایش تدریس : در این روش ،راهنمای آموزشی یا متخصص آموزشی به عنوان معلم مدعو یا میهمان مدلی از تدریس یا روش خاصی از کار با دانش آموزان را که معلم یا تعدادی از معلمان درخواست کرده اند به نمایش می گذارد . این میتواند به صورت فیلم آموزشی انجام گیرد .راهنمای آموزشی باید جلسه ای برای توضیح و تفسیر رفتارهای به نمایش در آمده تشکیل دهد . شکل دیگر اجرای این روش برای آموزش مهارتهای جدید ،نمایش کلاس درس همکاری است که از این مهارتها در تدریسش با دانش آموزان بهره می گیرد در این صورت معلم راهنما که به داشتن مهارت در استفاده از روش خاصی اشتهار دارد پس از اجرای تدریس درباره چگونگی فرایند تسلط بر این روش خاص با معلم بازدید کننده گفتگو میکند استفاده از این روش در خارج از مدرسه و در مدارس دیگر منطقه نیز امکان پذیر است . 2- تدریس مشترک : هم معلمان یک درس می توانند به اتفاق طراحی تدریس و ارزشیابی یک درس را انجام دهند و هم راهنمای آموزشی با یک همکار متخصص و معلم می توانند در مراحل مذکور به طور مشترک باهم همکاری کنند . این همکاری موجب تحکیم اعتماد ایجاد روابط دوستانه پرورش روحیه همکاری حرفه ای متقابل بحث و منظره علمی و تقویت تفکر انتقادی در مورد مسائل وتوسعه روشهای جدید خواهد شد بدترین گروههای آموزشی در مدارس گروههایی است که هیچ گونه تعامل حرفه ای بین گروهی و میان گروهی ندارند و معلمان نا موفق معلمانی هستند که در انزوا و پشت درهای بسته فعالیتهایی را انجام میدهند و به تصورشان بهترین فعالیت ها برای رسیدن به نتایج است . 3- کمک به معلمان برای استفاده از ابزار و وسایل کمک آموزشی : از روشهای سودمند کمک راهنمای آموزشی به معلم برای استفاده از وسایل کمک آموزشی ساده تا پیشرفته است . معلمان با استفاده از این وسایل نتیج مطلوبتری از آموزش کسب میکنند . متاسفانه در اکثر مواقع ازاین وسایل هیچ استفاده ای نماشود و یا به صورت محدود از وسایل کمک آموزشی ساده استفاده میکنند. به علت نبود امکانات و عدم آگاهی و نداشتن تخصص نمی توانند از وسایلی که امروزه ثابت شده در یاد گیری بهتر دانش آموزان موثرند استفاده کنند. نقشه ،چارت ، تصویر فیلم اسلاید وسایل آزمایشگاهی و نرم افزارهای کامپیوتری و . از جمله وسایلی است که بنا بر ضرورت کلاسی نیاز دانش آموزان سطح و مقطع کلاسی میتوان در سطحی وسیع از آنها استفاده کرد و نباید در استفاده از آنها صرفه جویی کنیم چراکه از اتلافهای آموزشی جلوگیری میکند . استفاده از وسایل کمک آموزشی شامل سه مرحله است : الف) انتخاب وسایل مناسب برای هدف مورد نظر ب) ایجاد آمادگی و مهارت برای استفاده از این وسایل ج) استفده و کاربرد این وسایل برای موقعیت پیش بینی شده و ارزیابی کارایی آن . راهنمای آموزشی موظف است در هر کدام از این مراحل موثرترین ابزار را در اختیار معلم قرار دهد و در کاربرد یا ارزشیابی آن به معلم کمک کند . باید به یاد داشته باشیم که هدف رشد و پیشرفت همه جانبه دانش آموزان است بنابراین نباید از ارائه خدماتی که به تحقق این هدف کمک میکند دریغ شود.

4- کمک به معلمان در حل مسئله : اکثر معلمان مسائل و مشکلات فردی کلاسی و سازمانی بسیاری دارند که در دوران کار حرفه ای خود با آن مواجه می شوند . اگر این مشکلات به موقع حل و فصل شود هم به نفع معلم است و هم راهنمای آموزشی . اصولا کلاس درس مجموعه بازی تلقی می شود که با پیرامون خود در تعامل است و به طور مداوم در معرض تغییر است .ضرورت اصلاح و بهبود عملکرد کلاسی ایجاب میکند که راهنمای آموزشی و معلم برای شناسایی مشکل حل مسئله و تطبیق وضع خود با تغییرات تدابیری اتخاذ کند. در صورتی عملکرد معلمان اصلاح میشود که راهنمای آموزشی و معلمان به طور منظم و مستمر به طرق مختلف در مورد عملکرد کلاسی اطلاعات جمع آوری کنند و نتیج آن را با سطح عملکرد مورد انتظار مدرسه مقایسه کنند . فرایند حل مسئله براساس روش کمک به معلمان در حل مسئله شامل 5 مرحله است :

ادامه مطلب

به نام خدا

مقدمه : نظارت و راهنمایی آموزشی اصول و روشهای آن را از دید گاه های مختلف مورد بررسی قرار میگیرد . از جمله اصول آن میتوان به سازمانی بودن و نیز مسئولیت و اختیار و رشدو پیشرفت حرفه ای و علمی بودن آن اشاره کرد . از روشهای نظارت و راهنمایی آموزشی مشاهده ، بحث و گفتگو، روشهای مستقیم و روشهای غیر مستقیم، تشریک مساعی و نیز به نظارت وراهنمایی آموزشی همکار را نام برد که در این نوشتار به آنها خواهیم پرداخت .

اثر بخشی و اهمیت برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی وقتی روشن میشود که مشخص شود راهنمایان آموزشی تا چه میزان اصول آن را رعایت کرده اند . مارکس و استوپس اصول نظارت و راهنمایی آموزشی را بدین ترتیب بیان می کنند: 1- بخشی از برنامه آموزشی است کار و خدمت گروهی به شمار می آید . 2- تمام معلمان به راهنماییها و کمکهای راهنمای آموزشی نیاز دارند و مسئولیت آن با مدیر مدرسه است . 3- برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی باید به نحوی طراحی شود که پاسخگوی نیازهای شخصی معلمان باشد . 4- همه کارکنان اعم از کارکنان آموزشی و غیر آموزشی به نظارت و راهنمایی آموزشی نیاز دارند و باید تحت پوشش برنامه های آن قرار گیرند . 5- هدفهای آموزش و پرورش و اهمیت آن به معلمان گوشزد گردد و مبنایی برای فعالیتهای راهنمایان ومعلمان باشد . 6- نظارت و راهنمایی آموزشی باید در جهت بهبود نگرشها ، دانشها ، منش و رفتار و تحکیم روابط انسانی خوب در همه کارکنان مدرسه تلاش کند و به گسترش ارتباطات خود با جامعه بپردازد . 7- مسئولیت بهبود برنامه ،آموزش و یادگیری در کلاس درس و مدرسه بر عهده راهنمای آموزشی ،معلم و مدیر مدرسه و در منطقه بر عهده رئیس آموزش و پرورش و در سطح ملی بر عهده وزارت آموزش و پرورش است . 8- نظارت و راهنمایی آموزشی باید فعالیتهای فوق برنامه دانش آموزان را سازماندهی و آنها را هدایت کند. 9- پیش بینی های لازم جهت فراهم کردن تدارکات و امکانات مربوط به نظارت وراهنمایی آموزشی باید در بودجه سالیانه در نظر گرفته شود . 10- برای نظارت و راهنمایی آموزشی هم برنامه ریزی کوتاه مدت و هم برنامه بلند مدت ضرورت دارد. و تمام افراد باید با رهنما آموزشی همکاری کنند. 11- مدیر و راهنمای اموزشی که اجرا کننده برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی هستند باید در تمام سطوح از م منطقه آموزشی ، وزارت آموزش و پرورش ،دانشگاهها و دیگر سازمانهای محلی ، استانی و کشوری بهره مندشوند . 12- نظارت و راهنمایی آموزشی باید آخرین یافته ها را تجزیه وتحلیل و آنها را ارزیابی و در آموزش و پرورش بکار گیرد . 13- اثر بخشی و موفقیت برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی باید هم به وسیله افراد ذینفع در مدرسه ارزشیابی قرار گیرد و هم به وسیله افراد مطلع و صاحب نظر در خارج از مدرسه . موارد دیگری را دانشمندان برای درک بیشتر برنامه های نظارت وراهنمایی آموزشی بیان کرده اند که در اینجا به این اصول اشاره می کنیم : 1- اصل سازمانی : رفتاری سازمانی است و باید مسئولیتی مدیریتی در مدرسه تلقی شود . 2- اصل مسئولیت و اختیار : رفتار نظارت و راهنمایی آموزشی از طریق اعمال قدرت اجرایی موفق نخواهد بود و نمی تواند با سلسله مراتب سازمانی مسائل را حل وفصل کند . هر چه راهنمای آموزشی به تخصص ، مهارتها و توانایی های حرفه ای خود بیشتر متکی باشد معلمان در پذیرش رهنمودهای او تمایل و اشتیاق بیشتری از خود نشان می دهند راهنمایان آموزشی که ویژگیهای حرفه ای این رفتار سازمانی را ندارند در عمل مورد پذیرش معلمان قرار نمی گیرند زیرا فاقد اختیارات شخصی و تخصصی لازم برای نظارت و راهنمایی معلمان هستند . 3- اصل پو یایی های گروهی : نظارت و راهنمایی آموزشی و ظیفه ای مشارکت جویانه یا همراه با همکاری حرفه ای گروهی است . 4- اصل رشد و پیشرفت حرفه ای : ایجاد فرصتهای مناسب برای رشد حرفه ای معلمان است . تغییرات و تحولات فزاینده امروزی ،تغییرات فراوانی را در آموزش وپرورش به وجود آورده معلمان اگر خود را با این تغییرات انطباق پیدا نکنند دچار رکود می شوند . آشنایی با کاربرد کامپیوتر و استفاده از نرم افزارهای آموزشی و فراگیری دانش تخصصی جدید و . همگی رشد حرفه ای معلمان را فراهم می کند . کسب دانش و تجربه جدید قدرت ابتکار به معلمان می بخشد و باعث تغییر شخصیت معلمان و ایجاد روحیه و انگیزه در آنان برای ترفیع و ارتقای علمی و شغلی نیز ملاکی بسیار با ارزش است . 5- اصل ارزشمند بودن فرد و گروه هنگام واگذاری مسئولیت باید تفاوتهای فردی معلمان در نظر گرفته شود باید به معلم القا شود که به عنوان فرد و هم گروهی که به آن تعلق دارد در اداره امور مدرسه و تصمیم گیری های آموزشی دارای ارزش و اهمیت است . 6- اصل علمی بودن : یافته های علوم در آموزش و پرورش کاربرد یافته و تحولات بسیاری را در زمینه های تدریس و یادگیری و ارتباطات و سازماندهی و مدیریت به وجود آورده است . راهنما آموزشی باید تلاش کند معلمان را با دیدگاههای جدید تعلیم وتربیت یعنی مطالبی که دانستن آنها برای پاسخگویی به نیازها و انتظارات آتی آموزش و پرورش جوانان ضروری است آشنا کند . 7- اصل تغییر : تمام افراد و سازمانها در فرایند گذر زمان نیاز به تغییر پیدا میکنندو دوام و ادامه حیات هر فرد و سازمانی مستم تغییر است . تغییرات می تواند درون سازمان (تغییر روشهای ارزشیابی )ویا برون سازمانی ( نا خرسندی مردم ازعملکرد مدارس باشد ) . مسئولیت ایجاد تغییرات در سطح ملی بر عهده وزارت آموزش و پرورش است . مقاومت در مقابل تغییر را منبع عدم کارایی در سازمانهای انسانی ای مانند مدارس تلقی میشود .وظیفه مدیر یا راهنمای آموزشی ایجاب میکند که معلمان را برای زمانی که تغییرات جز لاینفک سازمانهها خواهد شد و فرار از آن یا مقاومت در برابر آن نیز اجتناب ناپذیر خواهد بود اماده کنند.

ادامه مطلب

 

به نام خدا

 

 

 

مقدمه : نظارت و راهنمایی آموزشی از دیدگاه عام و خاص چه وظایفی دارد .از جمله وظایف او می توان توسعه برنامه درسی و سارماندهی آموزش و گزینش معلم وآموزش ضمن خدمت و ارتباط با جامعه و . را نام برد که در این نوشتار به طور مجزا وظایف راهنمایان آموزشی را بیان می نماید  .

از نظر عام نظارت و راهنمایی آموزشی این وظایف را داراست : 1- برنامه ریزی آموزشی :راهنمای آموزشی در تدوین و توسعه برنامه ها و خط مشی های آموزشی با دیگر کارشناسان آموزشی همکاری نزدیک دارد . 2- توسعه و تحقق برنامه های درسی :هدفهایی که برای نظام آموزشی در نظر گرفته می شود معیاری برای سنجش تحقق برنامه های درسی است و مسئولیت اجرای موثر فعالیتهایی که به تحقق هدفهای برنامه درسی منجر میشود با راهنمای آموزشی ، معلم و مدیر مدرسه است . راهنمای آموزشی در طراحی ،اجرا ، ارزشیابی و توسعه برنامه های درسی با معلم همکاری نزدیک و حرفه ای دارد و نیز برای ارائه کمک های مورد نیاز معلم برای تحقق هدفهای برنامه درسی . 3- نظارت و هماهنگی : هماهنگی بین افراد با تخصص های گوناگون و توانایی در استفاده از این تخصص ها و هدایت آنان در اجرای برنامه های آموزشی حائز اهمیت است . بویژه هنگامیکه برنامه تحصیلی متنوعتر و بیشتر میشود و نیاز به نیروی کارامد فزونی می یابد این مسئولیت بر عهده راهنمای آموزشی است . هدف از کنترل ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و عملکرد معلمان است از این طریق است بررسی نتایج فعالیتهای آموزشی میزان کمیت و کیفیت عملکرد معلمان مشخص می شود . راهنمای آموزشی کلید تضمین و اطمینان عملکرد مطلوب است . 4- رهبری آموزشی :وظیفه اصلی راهنمای اموزشی همکاری حرفه ای با معلمان و ارئه رهنمود و راهبرد هایی است که معلمان کارشان را بهتر انجام دهند .توانایی راهنمایان آموزشی در برانگیختن معلمان که کارشان را به بهترین وجه انجام دهند به مهارتهای رهبری راهنمایان آموزشی مربوط می شود تا از این طریق روشهای رهبری اثر بخش معلمان را ترغیب کنند حداکثر تلاش خود را به کار گیرند . 5- ایجاد انگیزه : انگیزه های گوناگونی محرک کار و فعالیت افراد در سازمانهاست در بیشتر موارد پاداشهای مای کارکنان سازمان را نمی کند اینها خواستار پادشهای دیگری هستند که تصور می کنند فقط از طریق شناخت آنان ، کسب موفقیت ، پیشرفت شغلی ، و مشارکت دادن آنان در کارهای مهم سازمان حاصل میشود.

ادامه مطلب

به نام خدا

مقدمه : نظارت و راهنمایی آموزشی در جوامع سنتی و درحال توسعه ونیز پیشرفته به چه صورت انجام میگیرد و نقشها و پستها و مقام های سازمانی و نیز چه کسانی مسئول نظارت و راهنمایی آموزشی هستند در این نوشتار به این موضوعات پرداخت می شود.

در جوامع عقب افتاده به تعلیم وتربیت کیفی مردم توجهی نمی شود بدلیل فقر فرهنگی ، فقر اقتصادی ، استعمار و استثمار ، کمبود نیروی انسانی متخصص ویا عدم آگاهی مدیران و رهبران آن جوامع از اهمیت تعلیم وتربیت و نقش تعیین کننده آن در جامعه است . این جوامع با رشد کند و افراد کمتری از آموزش و پرورش بهره مند می شوند و برنامه های آموزش و پرورش با تغییرات و تحولات منطبق نیست و برنامه های آموزشی مدارس دارای رکودهای بلند مدت است و افراد کمتر از استعدادها و تواناییهای خود بهره می برند .در جوامع پیشرفته یا در حال رشد و توسعه سریع دارای برنامه های مدون ،بلند مدت و آینده محوری هستند که با تغییرات و تحولات ملی و جهانی همسو هستند ،پویایی و انعطاف پذیر بودن برنامه ها از اصول پذیرفته شده در این جوامع است و هرکس با توجه به استعداد ها و تواناییهای خویش از آموزش و پرورش بهره مند گردد و امکان آموزش عالی برای همه است و افراد فرصت رشد و بالندگی پیدا می کنند و امکان رشد وپرورش استعدادهای بالقوه آنان بیشتر است . در جوامع پیشرفته مدیران آموزشی ،متخصصان تعلیم وتربیت ،برنامه ریزان آموزشی ، محققان تربیتی معلمان و راهنمایان آموزشی در ایجاد یا هماهنگی تغییرات و تحولات وظایفی را بر عهده دارند. وظیفه این افراد ایجاد تغییرات و اصلاحات در برنامه های آموزشی و انطباق با نیازها و و انتظارات دانش آموزان و جامعه و هماهنگی آموزش و پرورش با جامعه است . مسئولیت نظارت وراهنمایی آموزشی در آموزش و پرورش به افراد متخصصی واگذار می شود که با صرف وقت و تلاش فراوان این کار را انجام می دهند . اما  نیل به هدفهای آموزش و پرورش مستم همکاری گروه کثیری از متخصصان است که بدون وجود آنان تحقق هدفها بعید به نظر می رسد . نظارت و راهنمایی اموزشی یکی از این تخصص هاست .به همان نسبت که وظایف و مسئولیتهای آموزش و پرورش متعدد ومتنوع می شود فرایندهای اداره امور پیچیده تر می گردد. راهنمایان آموزشی از لحاظ تعداد ونوع تخصص شمارش آن بیشتر می شود . به طور اخص افراد معینی در نظام آموزشی هر کشور راهنمایان آموزشی نامیده می شوند . به طور کلی می توان گفت هر کسی با هر مسئولیتی در هر بخش از آموزش و پرورش به طور مستقیم یا غیر مستقیم برای اصلاح فرایند آموزش در مدرسه و کلاس درس تلاش کند راهنمای آموزشی نامیده می شود. با این توضیح افراد بسیاری را می توان راهنمایان آموزشی قلمداد کرد . از جمله مدیران مدارس ، معاونان آموزشی مدارس ،معلمان راهنما و.تقریبا هیچ کدام از این افراد پست سازمانی ای به نام راهنمای آموزشی ندارند . در اینجا باید به این نکته اشاره کنیم که نظارت و راهنمایی اموزشی بیشتر یک وظیفه و یک فرایند تلقی می شود تا یک پست سازمانی یا شخص خاص آنچه مهم است عنوان فرد نیست بلکه وظایف و مسئولیت هایی است که وی در این مورد بر عهده دارد .

نقش راهنمای آموزشی نظارت و راهنمایی به طور مستقیم به آموزش معلمان و به طور غیر مستقیم به آموزش دانش آموزان کمک می کند تاکید بر اینکه نظارت وراهنمایی آموزشی یک فرایند و یک وظیفه تلقی میشود این است که افراد زیادی مانند برنامه ریزان درسی و مشاوران آموزشی وجود دارند که چه در مدرسه و چه در مناطق و ادارات آموزش و پرورش برای اصلاح فرایند آموزش به طور مستقیم با معلمان کار نمیکنند در حالیکه ماهیت کار و وظیفه شان بهبود اموزش است . افرادی با عنوان رسمی راهنمای آموزشی در مدارس انجام وظیفه می کنند بنابراین ماهیت فرد در آموزش و پرورش و مدرسه وعنوان سازمانی به طور رسمی مشخص است در بعضی مدارس گروههای آموزشی و مدیران به این کار مبادرت میکنند . یعنی کار از طریق همکاری با گروه و بوسیله سر گروه اموزشی انجام میگیرد . در بعضی مدارس مدیران این وظیفه را انجام میدهند و مانند گروههای آموزشی قادر نیستند در زمینه های تخصصی کار معلمان دخالت کنند 1- تخصص مدیر با تخصص معلمان متفاوت است . 2- به علت متنوع ، تعدد و پیچیدگی دروس امکان اینکه مدیر بتواند به همه دروس اشراف داشته باشد وجود ندارد

ادامه مطلب

 

به نام خدا

مقدمه : هدف نظارت و راهنمایی آموزشی اصلاح وضع آموزش و یادگیری دانش آموزان و معلمان است و بدون برنامه ریزی اهداف تحقق نمی یابند. حیطه عملکرد نظارت و راهنمایی آموزشی شامل کلیه عناصری است که فرایند تدریس و یادگیری را در بر می گیرد.اهمیت نظارت وراهنمایی به مهارت راهنمایان آموزشی که مسئولیت کار با معلمان را دارند بستگی دارد . فعالیت های راهنمای آموزشی شامل برگزاری کنفرانسها و جلسات انفرادی و گروهی ، همکاری در تشکیل برنامه ضمن خدمت ، مشاوره ،سخرانی های علمی و تبادل افکار و . می باشد . همه این فعالیتها با هدف به حداکثر رساندن رشد حرفه ای معلم و در نتیجه کسب بهترین نتایج از برنامه های آموزشی است .متخصصان تعلیم وتربیت معتقدند برای حداکثر استفاده از کار وتلاش معلمان باید تا حد ممکن تواناییها ی آنان را به شیوه های گوناگون بارور کرد .

یکی از وظایف راهنمای آموزشی این است که اطمینان حاصل کند که معلمان به منظور اتخاذ تصمیمات و تدابیر درست در مورد کارشان وبرای بیان مشکلات و نظرهای خود و همکاری در برنامه نظارت فرصت کافی دارند . بین نظارت و راهنمایی آموزشی و مدیریت آموزشی تفاوت عمده ای وجود دارد . در نظامهای آموزشی گوچک ، مدیر مدرسه وظیفه راهنمای آموزشی را انجام می دهد . علاوه بر هدایت امور مربوط به معلمان و دانش آموزان برای تسهیل و پیشبرد امور آموزشی در حد توانایی و تجارب خویش مشکلات آموزشی را حل می کند .

ادامه مطلب

                                                                    به نام خدا

 

مقدمه : نظارت و راهنمایی آموزشی در ادوار مخلتف معانی و تعاریف گوناگونی شده است از جمله بازررسی و داوری و انتظارات وراهنمایی مبتنی بر همکاری گروهی و تشریک مساعی که بهترین نوع نظارت و راهنمایی آموزشی میباشد که در این نوشتار به سیر تاریخی و مفاهیم نظارت و راهنمایی آموزشی می پردازیم .

مفاهیم نظارت و راهنمایی آموزشی :در فرهنگ فارسی عمید نظارت به معنای زیرکی و فراست و راهنمایی به معنای عمل راهنما و راه نشان دادن به کسی آمده است .در فرهنگ تعلیم و تربیت نظارت و راهنمایی چنین تعریف شده است : کوششهای مسئولان منتخب مدرسه برای راهنمایی و هدایت معلمان و دیگر کارکنان آموزشی در اصلاح وضع آموزش و روشهای تدریس که مستم تحریک رشد و پیشرفت حرفه ای معلمان ،انتخاب هدفهای آموزشی و تجدید نظر در آنها ، مواد آموزشی ، روشهای تدریس و ارزشیابی آنهاست »در متون کلاسیک تربیتی ، نظارت و راهنمایی به معنای کنترل ، هدایت ، و ارزشیابی امور جاری به منظور بررسی عملکردها ، وناظر آموزشی به معنای کسی که مسئولیت نظارت برکمیت و کیفیت انجام کار دیگران را برعهده دارد آمده است .نظارت و راهنمایی مفهوم عام و کلی دارد بدین معنا که در همه سازمانها و موسسات اعم از ساده یا پیچیده ، انتفاعی یا اجتماعی ، بزرگ یا کوچک ، دولتی یا خصوصی ، و. کاربرد دارد . ثبات و ادامه حیات هر سازمانی به نوعی مستم نظارت وراهنمایی است . آموزش و پرورش که یکی از پیچیده ترین سازمانهای انسانی است برای حفظ و تداوم فعالیتهای آموزشی و نیل به اهدافش همواره به نظارت وراهنمایی نیاز داشته و دارد .نظارت و راهنمایی تعلیماتی در آموزش و پرورش یکی از برنامه های رسمی سازمانی است که با دیگر نظامهای رفتاری مربوط به آن ( تدریس و یادگیری ، مدیریت آموزشی ، و مشاوره و راهنمایی ) ارتباط مستقیم و متقابل دارد .راهنمای آموزشی فردی است که برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی را در مدرسه طراحی ، اجرا و ارزشیابی میکند و با دیگر کارکنان مدرسه ( معلمان ، مدیر ، مشاور تحصیلی و شغلی ، و روانشناس مدرسه )ارتباط متقابل دارد .نظارت و راهنمایی تعلیماتی طبق مفاهیم سنتی ، انتقال دانش و مهارتها در عمل از فرد کارآزموده به فرد کارآموز و از فرد مجرب به فرد بی تجربه تعریف شده است ( کادوشین ، 1976) . نظارت آموزشی کارکنان مدرسه برافراد و حتی اشیا به منظور اداره وکنترل مدرسه یا تغییر برنامه های آموزشی صورت می گیرد و به طور مستقیم در نیل به هدفهای اساسی آموزشی مدرسه تالثیر دارد .( هاریس ، 1963) این عومل باید در ارتباط با یکدیگر در نظر گرفته شود .

کیمبال وای در تفسیر جامع مفهوم نظارت و راهنمایی آموزشی ، هدف اصلی از نظارت را اصلاح برنامه درسی ، اصلاح روش تدریس ، آموزش ضمن خدمت ، تشویق به استفاده از مواد و ابزار کمک آموزشی هنگام تدریس ، انجام ارزشیابی موثرتر و افزایش مشارکت جامعه در رشد و توسعه برنامه های مدرسه ، همچنین اصلاح شرایط یادگیری برای دانش آموزان بیان می کند .

سرجیووانی و استارات (1993) در توضیح مفهوم نظارت و راهنمایی بیان می کنند که با توجه به تغییرات فراوان در زمینه های مختلف آموزش و پرورش ، نظارت به عنوان وظیفه ای اصلی در اداره مدارس در حال ظهور است و اگر قرار باشد راهنمایان آموزشی در تغییر ، تجدید سازمان و احیای مدارس و اثر بخشی آنها نقش مهمی ایفا کنند باید از نقشهای سنتی خود فراتر روند و نباید هدف آنان صرفا انجام دادن کاردر مدرسه مطابق با موازین و معیارهای مشخص باشد . آنان معتقدند فرایند نظارت و راهنمایی باید فرایندی پویا تلقی شود که مستم تفکر مجدد در مورد شرایط تدریس و یادگیری و هم چنین مدرسه است .

گوردون و راس گوردون (1995) نظارت وراهنمایی آموزشی را از وظایف مدرسه می دانند که از طریق کمک مستقیم به معلمان ، توسعه برنامه درسی ، رشد کارکنان ، بالندگی گروهی و تحقیقات عملیاتی ، فرایند آموزش را اصلاح می کند .

امروزه مسئولان مدارس با توجه به تغییرات سریع در نظامهای آموزشی باز هم در صدد اصلاح فرایند آموزش و یاد گیری و اثر بخشی آن هستند ، ولی نه با ارزشهای گذشته ، بلکه با روشهایی نو ، به طوریکه پاسخگوی نیازهای جامعه آموزش و پرورش باشد .

نظارت و راهنمایی تحت عنوان بازرسی مدرسه و کلاس درس :نظارت و راهنمایی پیش از سال 1900 عمدتا از طریق بازرسی اداری و رسمی مدرسه و کلاس درس به وسیله افراد غیر حرفه ای و در بعضی موارد به وسیله شهروندان محلی یا مذهبی یا کمیته های ویژه متشکل از افراد عادی انجام میگرفت . در آن زمان بازرسی به معنای تفتیش کار معلم و نگاه تیز بینانه و منتقدانه بازرسان به برنامه های مختلف مدرسه ، به ویژه معلم بود . بازرسی به منظور نظارت برکار معلم و اجرای قوانین و مقررات مدرسه بود و براجرای مقررات انضباطی و حفظ موازین و معیار های حاکم بر آموزش و پرورش بیشتر تاکید می شد ، تا اصلاح آموزش ، مسائل تدریس و روشهای اجرای آن ، آموزش معلم ، دانش آموز و پیشرفت تحصیلی او .

بازرسان همواره در صدد عیب یابی و یافتن نقطه ضعف های ناشی از عدم انطباق معیارهای وضع شده در آموزش وپرورش با فعالیتهای در حال اجرای معلم بودند . و قظاوت و ارزیابی او بیشتر جنبه ذهنی داشت .او طبق قانئن از اختیارات لازم برای تشویق و تنبیه معلم و تعلیق یا انفصال او از خدمت برخوردار بود .در سالهای اولیه قرن 20 بازرسان که عمدتا افرادی غیر حرفه ای بودند بتدریج جای خود را به متخصصان آموزشی دادند . با گسترش حیطه کنترل روسای مناطق آموزشی ، راهنمایان آموزشی وظیفه نظارت بر کلاس درس معلمان را بر عهده گرفتند و برای اولین بار نظارت از وظیفه ای صفی به وظیفه ای ستادی تبدیل شد.

نظارت و راهنمایی علمی :در دهه های اولیه قرن 20 آموزش و پرورش بشدت تحت تاثیر مفاهیم و یافته های مدیریت علمی» قرار گرفت به طوریکه شیوه اداره آن شبیه شیوه اداره سازمانهای بازرگانی و صنعتی شد در نتیجه اصول مدیریت علمی در نظارت برمدارس هم کاربرد یافت و یافته های آن که در بخش صنعت و تجارت به کار گرفته شده بود و نتایج نسبتا موفقی در برداشت به وسیله متخصصان تعلیم وتربیت در مدارس به کار گرفته شد .بدن ترتیب که به معلمان دستور العملهایی داده میشد که موظف بودند طبق آن عمل کنند و هدف راهنمایان از بازرسی مدارس آگاهی از این امر بود که معلمان مطابق دستورات انجام وظیفه می کنند یا خیر؛ زیرا آموزش جنبه تخصصی نداشت و بیشتر معلمان افرادی بودند که برای حرفه معلمی آموزش رسمی ندیده بودند و مانند معلمان امروزی تحصیلات آکادمیک نداشتند ، بلکه فقط دوره دبیرستان را به اتمام رسانده بودند ( وای ، 1967)بتدریج تاکید بر جنبه های مختلف روابط انسانی اعتبار و اهمیت بیشتری یافت . تاثیرات ناشی از مدیریت علمی تیلور در آموزش وپرورش موجب پیدایی اندیشه ها ، روشها و یافته های جدیدی شد که مفاهیم سنتی نظارت و راهنمایی را تا حد زیادی متحول ساخت . متخصصان تعلیم وتربیت سعی میکرند  به این شیوه ، شیوه های جدیدی با کارایی بیشتر برای اداره مدارس بیابند .

نتایج کاربرد مدیریت علمی در آموزش و پرورش :

1-اصلاح رابطه بین معلمان و راهنمایان آموزشی : به کشف قوانین آموزشی و یافتن بهترین روشهای آموزشی و نظارت بر اعمال آنها به وسیله معلمان واجد شرایط و کار آزموده مبادرت ورزیدند  و از رابطه خشک ومستبد به رابطه ای علمی و منطقی جای خود را داد .

2- تعیین ویژگیهای حرفه ای معلمان : بر طبق این اصل راهنمایان آموزشی باید معلمان را با جزییات کارشان و بویژه روشهای تدریس آشنا می کردند و برای دستیابی به نتایج مطلوب ابزار و لوازم مورد نیاز آنان را فراهم کرده در اختیارشان قرار می دادند.

3- ایجاد انگیزه کاری : معلمان با معیارهای جدید علمی هدایت کنند و با تشویق و تقویت آنان به اشکال گوناگون از قبیل پرداخت مزایا ، ترفیع ، ارتقا ، تشویق ، احترام اجتماعی و کمک به پیشرفت حرفه ای آنان ، به نتا یج مطلوب برسند.

4-کشف و ابداع بهترین شیوه های تدریس» : حاکم شدن جو علمی برآموزش وپرورش بود یعنی تاثیر یافته های علمی بر ابعاد و اجزای گوناگون آن .شایان ذکر است که علی رغم حاکم شدن جو علمی هنوز آموزش و پرورش به مفهوم امروزی آن دارای پشتوانه علمی و تحقیقاتی غنی نبود . روشهای جدیدی برای ارزشیابی و سنجش فعالیتهای آموزشی دانش آموزان ابداع شد که عامل تعیین و انتخاب روشهای آموزشی ، نتایج تحقیقات علمی بود و نه تفکرات و نظریات افراد مسئول که بیشتر بر قواعد تجربی استوار بود .

5- محور قرارگرفتن دانش آموز :برای اولین بار دانش آموز محور اصلی برنامه های آموزشی قرار گرفت ؛ بدین ترتیب باید همه کارکنان و وسایل و تجهیزات آموزشی در جهت به حداکثر رساندن رشد و پرورش دانش آموز به کار گرفته می شدند و معلمان عامل اصلی این باروری و بهره وری بودند و باید به حداکثر کارایی و اثربخشی در کارشان نایل می گردیدند .

6- تاکید برسنجش و تحقیق : تاکید برآزمایش و تحقیقات کنترل شده به وسیله متخصصان بود . همکاری گروهی متخصصان و معلمان برای رسیدن به نتایج مفیدتر به تحقیقات تازه ای منجرشد و ارتباط معلم با دیگر مراکز و مراجع علمی در جامعه بتدریج توسعه یافت .

در حال حاضر مشکل عمده این است که هیچ گونه معیاری که بتوان بر اساس آن کار کرد وجود ندارد مدارس بدون اینکه هدفی داشته باشند کار یکنواختی انجام میدهند و مدیر مدرسه نمی داند معلمان تا چه حد عملکرد بالا را هدف خود قرار داده اند و رئیس اداره آموزش و پرورش منطقه وسیله ای برای دانستن معیارهای معلم یا مدیر در  اختیارندارند .تمامی این موارد بیانگر دوره ای نامطمئن و بی ثبات از سماندهی و هدایت ورهبری است »

نظارت و راهنمایی تحت عنوان روابط انسانی آزاد منشانه :در اواخر دهه 1920 اعتراض به تعیین برنامه درسی و روش تدریس به وسیله مدیران رده بالای آموزش وپرورش و تحمیل آن به معلمان بیشتر شد . تقریبا اکثر نویسندگان هدف از نظارت را راهنمایی معلمان می پنداشتند ، نه بازرسی و تعیین روشهای تدریس و برنامه های درسی برای آنان . معلمان باید افرادی حرفه ای وبه حداکثر رشد حرفه ای می رسیدند . معلمان وقتی از نظر حرفه ای کارامد تلقی می شدند که در جنبه های خودکاوی ، انتقاد از خود و خود اصلاحی معلمانی با کفایت و شایسته بودند. در پی تغییرات وسیع اجتماعی و اقتصادی ای که در این سالها روی داد بتدریج احترام به شخصیت انسان ( معلم ) و تشویق به مشارکت گسترده معلمان در تدوین برنامه ها و خط مشی ها بیشتر مورد تاکید قرار گرفت . راهنمایان آموزشی در این زمان مشاور نامیده می شدند این بود که محیط مناسبی برای تشریک مساعی همه کارکنان آموزشی فراهم کنند تا از این طریق هدف ، یعنی اصلاح و پیشرفت همه کارکنان به جای صرفا معلمان ، تحقق یابد . ( وای ، 1967) یافتن راه حل مشکلات آموزشی و رشد و پرورش شخصی کارکنان ثمره نحوه ادراک و تلقی از این مفهوم نظارت و راهنمایی آموزشی بود .

 

نظارت و راهنمایی تحت عنوان اصلاح روش تدریس :همه افرادی که در امر آموزش و پرورش در مدارس فعالیت داشتند سعی می کردند یه طرق مختلف فرایند تدریس و یادگیری را اصلاح کنند و مسائل و مشکلات آموزشی معلمان را مرتفع نمایند. (گوئین ، 1974)به طور خلاصه ، راهنمایان آموزشی سعی داشتند با یافتن روشهای جدید مدارس را به طور کارامدتری اداره کنند. (وای و باندی ، 1986)

نظارت و راهنمایی تحت عنوان رهبری آموزشی آزادمنشانه :در دهه 1930 به دلیل تاکید اساسی بر نظارت و راهنمایی دموکراتیک با معلمان به نحوی رفتار می شد که مجبور می شدند از طریق این نوع رفتار و روابط دوستانه که غالبا برجنبه های انسانی تاکید داشت ، فعالیت هایی را که راهنمایان آموزش بر عهده آنها گذاشته بودند انجام دهند . بهبود کار معلمان و کارایی و اثربخشی از دیگر مواردی بود که دراین عصر مورد تایید بود . نظام آموزش و پرورش به صورت متمرکز اداره می شد و نظارت وراهنمایی اموزشی بخشی از آموزش و پرورش قلمداد می گردید و به صورت دستوری اداره می شد . امروزه نظام آموزشی را که در آن اهداف و خط مشی ها و برنامه های کلی از طرف رده های بالای سازمان تعیین می شود . در اصطلاح سازمان متمرکز می نامند . 

 نظارت و راهنمایی تحت عنوان رهبری آموزشی مبتنی بر همکاری گروهی : در دهه 1930 و 1940 نظارت و راهنمایی آموزشی را نظارت و راهنمایی تعاونی یا مشارکت و همکاری گروهی تلقی می کردند .کسانیکه در سیستم آموزشی فعالیت می کنند باید یکدیگر را در امر آموزشی راهنمایی کرده ، برای رفع مشکلات خود از تجربیات و نظریات افراد کارآزموده و مجرب استفاده نمایند ، خواه آنان به طور رسمی راهنمای آموزشی باشند ، خواه نباشند . در این دوره بر مشارکت و همکاری گروهی همه کارکنان مدرسه در بهبود وضع آموزش تاکید می شد . همزمان با توسعه و گسترش آموزش و پرورش و تغییرات اقتصادی اجتماعی ، دانش آموز محور برنامه های آموزشی قرار گرفت و به معلم که تا آن زمان به عنوان یک عنصر انسانی نادیده گرفته شده بود ، بیشتر توجه شد . با رشد سریع تعداد دانش آموزان ، توسعه مدارس و افزایش مسئولیتهای مدیران جنبه هایی از سبکهای آزاد منشانه تر رهبری در آموزش و پرورش پیدا کرد ( وای وباندی ، 1986)

ادامه مطلب

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بازسازی ساختمان | ویرا معماری در حوالی اریحا... بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ آفتابگردان آموزش تعمیرات موبایل شرکت فنی و مهندسی آریو نمای پاسارگاد پتانسیل بورس روستای پیرآباد دورود لرستان verpoh Harfaye ye adame mamoli